۱۴۰۱ دی ۱, پنجشنبه

اقتصاد بدون اینترنت


  -‌ شاید بتوان گفت در میان بسیاری از نمایندگان و مسئولان کشور در این سال‌ها هیچ شبکه‌ی اجتماعی‌ای نامحبوب‌تر از اینستاگرام نبوده و بدون شک اگر اتفاقات اخیر نیز در کشور نمی‌افتاد، این شبکه دچار فیلترینگ می‌شد و تنها بروز حوادث و ناآرامی‌های اخیر سبب جلوافتادن این امر شد. زمزمه‌ی طرح صیانت از حقوق کاربران در فضای مجازی مدت مدیدی بود که از راهروهای مجلس به گوش می‌رسید و پیگیری زیادی نیز از سوی نمایندگان می‌شد؛ البته بحث فیلترینگ پیش‌نیازهایی نیز می‌طلبید؛ از جمله‌ معرفی سامانه‌های پیام‌رسان مشابه که در این مدت اقدامات زیادی برای معرفی آنان صورت گرفت. روح‌الله مؤمن‌نسب که نامش با حضور در یک برنامه‌ی تلویزیونی و «دو گیگ اینترنت» بر سر زبان‌ها افتاد و از طرفداران فیلترینگ شبکه‌های مجازی است، در مردادماه امسال در مصاحبه‌ای به معرفی پیام‌رسان‌های داخلی جایگزین اینستاگرام پرداخته بود و نام پنج شبکه‌ی اجتماعی داخلی را بیان کرده بود؛ در واقع شاید تبعات اجتماعی این فیلترینگ سبب نگرانی مسئولان بود که آن‌ها هم در ایام ناآرامی‌های سراسری کشوری بهترین زمان را برای اجرای آن یافتند. اتمام این بحث را بهروز محبی، نماینده‌ی سبزوار در مجلس شورای اسلامی بیان کرد و گفت: «صریحاً می‌گویم که قطعاً حاکمیت واتس‌اپ و اینستاگرام را رفع فیلتر نخواهد کرد، چون پلتفرم‌های آن‌ها تحت نظارت دشمنان کشور است و نمی‌توانیم افراد متخلف را تعقیب کنیم. حال باید شبکه‌های اجتماعی داخلی را تقویت کنیم. ان‌شاالله مردم به روبیکا اقبال نشان خواهند داد، چون امنیت کشور مطرح است. روبیکا از مرز پانزده‌میلیون نصب‌کننده هم عبور کرده و از طرفی پلتفرم‌های ایتا و سروش را هم داریم. با این وجود بستر گفتگو در شبکه‌های اجتماعی برای همگان مهیا است».

شاید بتوان گفت اینستاگرام تنها شبکه‌ی اجتماعی محبوب و جهانی بود که در این سال‌ها توانسته بود از چنگال فیلترینگ فرار کند و کج‌دارومریز و به رغم همه‌ی تهدیدها به فعالیت خود ادامه دهد. این موضوع سبب شده بود تا اینستاگرام به عنوان یک بستر مناسب برای فعالیت‌های اقتصادی در این سال‌ها جای خود را باز کند؛ به طوری که بسیاری از افراد توانستند ایده‌های خود را در آن تجاری کنند و مشتریان بسیاری را به سوی خود جلب کنند. کسب‌وکارهای کوچک و بزرگ این پلتفرم اجتماعی را دارای این قابلیت دانستند که به عنوان ویترین محصولاتشان عمل کند و آن را به نمایش همگان درآورد. احتمالاً همه‌ی ما نیز در بین نزدیکان خود افرادی را می‌شناسیم که به واسطه‌ی این شبکه‌ی اجتماعی کسب‌وکاری برای خود به راه انداخته‌اند و توانسته‌اند خود را به موفقیت مالی برسانند. این موضوع به خصوص بین زنان نمود بیش‌تری یافته بود. درست‌کردن غذا و کیک‌های خانگی، فروش پوشاک و گل‌آرایی، ساخت عروسک و هزاران شغل کوچکی که در این فضا رشد یافت و بالید، سبب شد تا کم‌کم سهم این‌گونه فعالیت‌ها در اقتصاد کشور بیش‌تر و به بازاری پرقدرت تبدیل شود. از این‌رو کنارنهادن این بازار می‌توانست و در واقع توانسته است ضربه‌ی کاری به اقتصاد کشور وارد کند؛ البته مشکلی که در کشور وجود دارد، این است که آمار به نسبت دقیقی از میزان و سهم این بخش نمی‌توان گفت و آمار و ارقام نسبی است؛ با این حال بد نیست به مرور چند برآورد در این زمینه بپردازیم که در روزهای اخیر و پس از فیلترشدن اینستاگرام بیان شده است:

«بتا» به عنوان یک مرکز پژوهشی که در صفحه‌ی خود مشتریان خود را از مجلس شورای اسلامی تا قوه‌ی قضاییه و از دولت تا مجمع تشخیص مصلحت معرفی کرده است، در پایگاه اینترنتی خود تعداد کسب‌وکارهای فعال در اینترنت را دومیلیون بیان کرده که مالک شصت‌وچهاردرصد این کسب‌وکارها زنان‌اند. هفتادویک‌درصد کالاها ایرانی و تولید داخل و ده‌درصد نیز مربوط به حوزه‌ی صنایع دستی و تولیدات بومی‌اند و در آخر نیز بیان شد که تنها نوزده‌درصد این کسب‌وکارها فروشگاه دارند.

اتاق بازرگانی به عنوان نهاد متولی بخش خصوصی نیز به موضوع فیلترینگ اینستاگرام ورود کرده؛ به طوری که مسعود خوانساری، رئیس اتاق تهران تعداد کسب‌وکارهای این حوزه را پانصد تا هفتصدهزار کسب‌وکار بیان کرد که حدود یک‌میلیون نفر به صورت مستقیم و حدود نه‌میلیون نفر غیرمستقیم در آن مشغول فعالیت‌اند. فرزین فردیس، رئیس کمسیون اقتصاد، نوآوری و تحول دیجیتال اتاق تهران نیز خسارت محدودشدن دسترسی به اینترنت را سی‌وپنج‌هزارمیلیارد تومان در حوزه‌ی فناوری اطلاعات و چهل‌وپنج‌هزارمیلیارد تومان در حوزه‌ی کسب‌وکار بیان کرد که در مجموع هشتادهزارمیلیارد تومان خسارت به اقتصاد کشور وارد شده است.

انجمن تجارت الکترونیک تهران نیز تعداد کسب‌وکارهای به‌خطر‌افتاده را چهارصدهزار شغل برآورد کرده که با معاش یک‌میلیون نفر در ارتباط است.

مدیرعامل شرکت پست نیز بیان کرد: «درآمد شرکت پست یک‌سوم کاهش یافته است و این موضوع نشان می‌دهد یک‌سوم مرسوله‌های پستی و معاملات از طریق اینترنت بین‌الملل و پلتفرم‌های خارجی انجام می‌گرفته است».

مرکز ملی فضای مجازی نیز حجم بازار اینستاگرام را در کشور هفتادهزارمیلیارد تومان برآورد کرده که سی‌هزارمیلیارد تومان بازار ترافیک آن برای شرکت‌های ارائه‌دهنده‌ی اینترنت، پانزده‌هزارمیلیارد تومان بازار محصولات خدماتی (خدمات تبلیغاتی، پشتیبانی و غیره) و بیست‌وپنج‌هزارمیلیارد تومان آن نیز مربوط به فروش کالا بوده است؛ هم‌چنین تعداد صفحات مربوط به مشاغل خُرد حدود چهارصدوپانزده‌هزار صفحه برآورد شده است.

به غیر از منابع داخلی، منابع خارجی نیز نسبت به فیلیترینگ در کشور ارقامی را مطرح کردند؛ از جمله «نت‌بلاکس» به عنوان یک سازمان مردم‌نهاد که امنیت سایبری و حکومتی اینترنت را رصد می‌کند، اعلام کرد که قطعی اینترنت در ایران ساعتی یک‌ونیم‌میلیون دلار، معادل پنجاه‌ودوونیم‌میلیارد تومان زیان اقتصادی به کشور وارد می‌کند که این یعنی روزانه هزارودویست‌میلیارد تومان به کسب‌وکارهای اینترنتی و اقتصاد کشورمان خسارت وارد می‌شود.

البته در این بین هستند افرادی که چندان اعتقادی به این آمارها ندارند. به عنوان نمونه شاه‌میرزایی، معاون وزیر صمت معتقد است اینستاگرام تنها سه‌درصد از بازار هزاروسیصد‌میلیارد تومانی فروش تجارت الکترونیک در کشور را بر عهده دارد یا در ادامه‌ی گزارش مرکز ملی فضای مجازی که در بالا به آن اشاره شد، تنها ۴.۶درصد شهروندان خرید اینستاگرامی دارند. در ادامه، این مرکز ده پیام‌رسان داخلی را که می‌توان جایگزین اینستاگرام کرد نیز معرفی کرده تا افراد بتوانند در آن به فعالیت بپردازند؛ البته در رابطه با همین پیام‌رسان‌های داخلی و میزان اقبال از آن نیز حرف‌های زیادی برای گفتن وجود دارد. علاوه بر آن‌که بسیاری از مردم، به خصوص به برخی برنامه‌های منتخبِ گفته‌شده مانند روبیکا اعتمادی ندارند و البته در برخی نیز از قدیم فعال بودند (در گزارش نام اپلیکیشن‌هایی مانند دیجی‌کالا، دیوار و شیپور نیز آورده شده)، هزینه‌های صورت‌گرفته برای این اپلیکیشن‌ها نیز جای سوال دارد. به طور مثال در حالی که سهم اینستاگرام به گفته‌ی مسئولان وزارت صمت در حدود سه‌درصد از بازار هزاروسیصدمیلیارد تومانی است، چرا باید برای اپلیکیشن روبیکا که به عنوان جایگزین این برنامه معرفی شده، در حدود دوهزاروپانصدمیلیارد تومان هزینه شود و با این همه هزینه نیز هنوز نتوانسته به نیمی از جایگاه اینستاگرام در ایران نیز برسد. این رقم را نیما قاضی، رئیس انجمن تجارت الکترونیک ایران بیان کرده است؛ هم‌چنین در سال ۱۳۹۶ چهار پیام‌رسان داخلی، از جمله پیام‌رسان سروش پنج‌میلیارد تومان و در مجموع بیست‌میلیارد تومان تسهیلات دریافت کردند. با این حال شرکت زیرساخت ارتباطات اعلام کرد که سیصدمیلیارد تومان بودجه برای حمایت از پیام‌رسان‌های داخلی مورد نیاز است. این  هزینه برای مقابله با یک یا دو شبکه‌ی اجتماعی خارجی که به گفته‌ی مسئولان سهم کمی در بازار دارند، البته جای سوال دارد و این‌که چرا با این‌همه هزینه هنوز به هدف مورد نظر خود یا بهتر بگوییم مسئولان نرسیده‌اند، جای سوال دارد؛ در واقع مردم در کشور ما شبکه‌های اجتماعی داخلی را که برای مقابله با پیام‌رسان‌های خارجی بنا نهاده شده، مورد اطمینان نمی‌دانند و ترجیح می‌دهند از یک پیام‌رسان خارجی به پیام‌رسان خارجی دیگری کوچ کنند؛ مانند اتفاقی که پس از فیلترکردن دو شبکه‌ی اجتماعی وایبر و تلگرام افتاد که پس از فیلتر اولی به سمت تلگرام و در ادامه با فیلتر تلگرام به سوی واتس‌اپ رفتند یا راه دوم را که استفاده از فیلترشکن برای دسترسی به این پیام‌رسان‌ها است، به رغم تمام مخاطراتی که استفاده از فیلترشکن دارد، انتخاب کنند. این‌که مردم  مشکلات استفاده از فیلترشکن را به نگرانی برای استفاده از پیام‌رسان داخلی ترجیح می‌دهند نیز حکایت جالبی است که نشان داده در سال‌های گذشته عملکرد مسئولان کشور در برخی حوزه‌‌ها و بحث نظارتی آن سوال‌برانگیز بوده یا این‌که مردم کشور خاطرات خوبی از این سیستم‌ها ندارند و این بی‌اعتمادی هم‌چنان ادامه یافته است. در آخر باید گفت بحث طرح صیانت و استفاده از اینترنت ملی نیز اگر قرار باشد مانند آن‌چه در مورد اپلیکیشن‌های داخلی جایگزین این شبکه‌های اجتماعی باشد، عایدی جز خسارت بیش‌تر به اقتصاد کشور و هزینه‌های اجتماعی نخواهد داشت. لطفاً اینترنت را دوباره اختراع نکنید

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر